سرویس ورزش مشرق – پس از کسب تساوی ۱-۱ استقلال در رفسنجان بار دیگر موجی از انتقادات هفته های اخیر در فضای مجازی براه افتاد که "این محمود فکری" نباید در استقلال بماند و با ادامه همکاری با او تیم رفته رفته از صدر دور می شود و در نهایت بار دیگر باید شاهد ناکامی استقلال در فصل جاری باشیم. اتفاقاتی سریالی که در ماه های اخیر به ویژه یک ماه گذشته به طور برنامه ریزی شده ای علیه محمود فکری اجرا می شد.
*کلید خروج فکری آذرماه زده شد
قریب به یک ماه و نیم پیش در اواسط آذر ماه بود که عنوان شد اسماعیل خلیل زاده در نشستی که با مدیررسانه ای اسبق استقلال (دوست نزدیک فرهاد مجیدی) داشته به اتفاق جمعی از ادمین های کانال های استقلالی در اینستاگرام و تلگرام درصدد هستند که فضای بازگشت فرهاد مجیدی به استقلال را ایجاد کنند. شایعه ای که خیلی سریع با واکنش رییس هیأت مدیره باشگاه و تکذیب آن روبرو شد و حجت نظری دیگر عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال هم این موضوع را رد کرده و گفت که با قدرت از فکری حمایت می کنند.
*محمود استقلال را سوم تحویل داد!
حالا و حدود دو ماه پس از آن اتفاقات شاهد بودیم محمود فکری که در یک ماه گذشته از سوی همان کانالها و صفحات هواداری به شدیدترین شکل ممکن تحت فشار بود پس از استعفا از سمت خود تیم استقلال را در رده سوم جدول تحویل کادر مدیریتی باشگاه داد و عطای کار در این وضعیت را به لقایش بخشید.
*چرا گذاشتید مجیدی با کارنامه قابل دفاع برود؟
در این حدفاصل عنوان شد که قرار است فرهاد مجیدی همان جانشینی است که در این مدت از سوی یکی دو تن از مدیران باشگاه مدنظر بوده و سکان هدایت استقلال به او سپرده می شود. همان مربی که با استقلال نتایج خوبی در نیم فصل دوم لیگ برتر نوزدهم کسب کرد و استقلال را به نایب قهرمانی رساند و پس از پیروزی روبروی پرسپولیس در دیدار نیمه نهایی جام حذفی استقلال را راهی فینال کرد. اما همین مربی روز ۱۳ شهریور پس از باخت استقلال در مشهد روبروی تراکتور در فینال جام حذفی استعفا کرد و رفت!
*۵ ماه دور باطل!
سئوالی که امروز از کادر مدیریتی باشگاه استقلال می توان پرسید این است که اگر مددی در آن دوره در خدمت باشگاه استقلال نبود، اسماعیل خلیل زاده و عبدیان ها که بودند! چرا در همان برهه مانع خروج فرهاد مجیدی نشدند تا استقلال دچار این دور باطل نشود و پس از ۵ ماه بار دیگر سراغ همان سرمربی بروند؟
*هم فکری ضرر کرد هم استقلال!
کادر مدیریتی باشگاه استقلال چرا این همه هزینه را تقبل کرد تا فکری به تیم استقلال بیاید ولی هرگز آنطور که باید و شاید نتوانست از این سرمربی حمایت کند. خود فکری هم ضرر هنگفتی بابت این اقدامش کرد. او ۲ میلیارد تومان به نساجی بدهکار شد که البته خواسته خودش بود ولی هم مالی و هم اخلاقی ضرر کرد! یک تیم با کلی طرفدار دو آتشه که چشم و چراغ مازندرانی هاست را رها کرد منفور شد و به استقلال آمد که ظرف ۱۶ هفته از کارش استعفا کند؟
*مدیریت کم طاقت یا غیرفوتبالی؟
بارها و بارها در این سالها درباره مدیران کم طاقت در فضای فوتبال ایران نقد و گزارش نوشته شده و در برنامه های فوتبالی در این باره حرفهای زیادی زده شده است که چرا به مربی مهلت کافی برای کار نمی دهند ولی باز هم انگار نه انگار! فکری در ۱۵ هفته نیم فصل اول لیگ برتر ۸ هفته تیمش را در رده اول جدول رده بندی نگه داشت و در شروع نیم فصل دوم نیز استقلال را در رده سوم جدول تحویل داد! آیا این نتایج برای تیمی مانند استقلال بهانه درستی برای استعفای سرمربی است؟ مدیریت استقلال نباید این استعفا را بپذیرد و شاید اگر اعضایش فوتبالی بودند شاید این کار را می کردند. برای این مهم دلیل داریم.
*خروج فکری یعنی پیروزی فضای مجازی!
استعفای محمود فکری یعنی بالا رفتن پرچم ادمین های کانال ها و صفحات هواداری که این روزها اغلب کارشناسان فوتبالی و اجتماعی از دستشان عاصی شده اند. این استعفا یعنی قدرت گرفتن بیش از پیش این کانال ها که هر آنچه دلشان می خواهد را به شکل هجمه ای وحشتناک به خورد مخاطب نوجوان استقلالی می دهند تا جلوی مجلس و وزارت ورزش تجمع کنند یا روبروی باشگاه استقلال بسط بنشینند و کارشان را به این راحتی پیش ببرند.
*دل بازیکنان استقلال با فکری نبود!
نکته بارز دیگر در این دو بازی اخیر استقلال بی تفاوتی برخی بازیکنان استقلال به شیوه بازی شان درون زمین مسابقه بود. بی گمان اگر بازیکنان استقلال فوتبالی که روبروی پرسپولیس در هفته هشتم و یا نهم روبروی تراکتور ارائه کردند را در این دو دیدار اخیر انجام می دادند حالا استقلال همچنان در صدر بود ولی این فضا که فکری باید برود و فکری نباید بماند کم کم موجب شد تا بازیکنان استقلال هم آن تلاش همیشگی را برای تیمشان نداشته باشند و در نهایت استقلال روبروی تیمی متوسط مانند مس رفسنجان تن به تساوی بدهد!